از کتاب دُنکیشوت اثر سروانتس
بازگویی از کتاب دُنکیشوت اثر سروانتس
روشنگری پیشاز بازگویی:
دُن کیشوت شخصی است که در زمانی چشم به جهان گشوده که دیگر از پهلوانی ها و دلاوریها و جوانمردی های گذشته تنها یاد و نوشته هایی برجا مانده و دیگر زمانه زمانهی پهلوانی ها و دلاوری ها نیست در کتاب دُنکیشوت اثر سروانتس ولی دُن کیشوت آنچنان درگیر این مسائل است و کتاب خواندن ها کار او را به جایی رساند که به نظر کم و بیش عقل خود را از دست داده. نویسنده سروانتس در جاهای از نوشته ی ماندگار خود به چهارچوب های حاکم جامعه از جمله دانشگاه ها و مدارک آن ها می تازد. کتاب سروانتس یعنی دن کیشوت از جمله آثار ماندگار در تاریخ ادبیات جهان است. درباره ی کتاب دن کیشوت
بازگویی از کتاب دُنکیشوت اثر سروانتس:
«دُن کیشوت پس از فراغت از تدارک مقدمات کار، نخواست بیش از این در اجرای نقشهی خویش درنگ کند. چیزی که او را چنین به شتاب وا میداشت محرومیتی بود که گمان می کرد از تاخیر وی، نصیب جهان خواهد شد، چه پهلوان امیدها داشت به اینکه انتقالم تَعدیها را بکشد، در رفع ظلمها بکوشد، بیدادگریها را جبران نماید، جلو تجاوزها را بگیرد و حسابها را تصفیه کند.»
—
از کتاب دُن کیشوت، اثر سروانتس، آغاز فصل دوم، رویه 21
به گروه تلگرامی «گزارههایی از کتابها» بپیوندید: https://telegram.me/gozareh