کتاب کورش جهانگشای ایرانی
کتاب کورش جهانگشای ایرانی Discovering Cyrus: The Persian Conqueror Astride the Ancient World توسط رضا ضرغامی به زبان انگلیسی نوشته شده است. این کتاب در سال 2013 در آمریکا و توسط یک ناشر آمریکایی به چاپ رسیده که در آینده کپیرایت کتاب مورد نظر را نشر مرکز از این ناشر میخرد. ترجمه کتاب توسط عباس مخبر انجام شده است.
بخشی از پیشگفتار کتاب
در بخشی از پیشگفتار کتاب کورش جهانگشای ایرانی میخوانیم: هدف من از نوشتن این کتاب آن نیست که تحلیلی خشک و بیاحساس از اطلاعات تاریخی ارائه دهم، بلکه میخواهم در این اثر تاریخ زندگی یکی از مهمترین چهرههای جهان باستان، یعنی کورش کبیر و دنیای او را ترسیم کنم. شاید عدهای بر این نظر باشند که باتوجه به کمبود منابع موجود و تفسیرهای مختلف و متفاوت، این کار امکانناپذیر است، اما باتوجه به دستاوردهای کورش، این کار ارزشمند است و زماناش هم فرا رسیده است.
پیشگفتار نویسنده درباره دموکراسی و جهانیسازی
دموکراسی و جهانیسازی احتمالا مهمترین مسائل اجتماعی سیاسی دنیای امروزند. دمکراسی میراث یونانیان باستان است. جهانیسازی اما از بخشهای شرقیتر سرچشمه میگیرد. یکی از نخستین و موفقترین تلاشها برای ایجاد یک جامعهی جهانی در قرن ششم قبل از میلاد صورت گرفت.
این تلاش به گردهم آمدن ملتها و قبایل قومی گوناگون در فلات ایران منجر شد. این اتحادیهی سیاسی، عقیدتی صحنه را برای تشکیل یک شاهنشاهی پهناور آماده کرد که از هند تا دریای اژه گسترش یافت و در آن همهی ملتها کمابیش آساد بودند که براساس آداب و رسوم خود زندگی کنند و به مبادلات فکری و تجاری بپردازند. بیانگذار دوراندیش این شاهنشاهی که پهناورترین شاهنشاهی جهان تا آن روز و در ایران باستان بود، کورش دوم پارسی بود که به کورش کبیر یا کورش بزرگ معروف است. کورش از تبار سلسلهی هخامنشی، یکی از دودمانهای برجستهی ایرانیان مهاجر به جنوب غربی ایران، در حدود سال 590 ق.م به دنیا آمد و در حدود 530 ق.م درگذشت.
ایران هخامنشی در مقایسه با یونان
در بخش جهان ایرانی در واقعیت و هنر کتاب میخوانیم: پادشاهی جهانی که کورش و جانشیناناش مدعی آن بودند ایجاب میکرد که قلمرو فرمانروایی آنها بهمنظور تامین نیازهای حمل و نقل و ارتباطات، باهم در پیوند باشند. برای یونانیان و رومیهای دریانورد، مدیترانه همراه با بنادر و لنگرگاههای بیشمار آن مرکز جهان مسکون بهشمار میآمد. اما برای شاهنشاهی ایران که در خشکی گسترده بود، این مرکز جادهی معروف شاهی بود که از افسوس به شوش و از آنجا به پارس و فراسوی آن میرفت.
ساخت راه شاهی
جغرافی دان ایونانی، هکاتیوس، نخستین غربی بود که این بزرگراه شاهنشاهی را توصیف کرد و چون معاصر داریوش اول بود، گرایش پژوهشگران برآن است که احداث راه شاهی را به این پادشاه نسبت دهند. اما شاعیای دوم ظاهرا دربارهی احداث راه پارس در زمان کورش مطالبی شنیده بود، زیرا بر آن است که بنیانگذار ایران «راه خدا راه مهیا میسازد و طریقی برای خدای ما در صحرای اردن راست مینماید»
علاوه بر این در صورت نبودن راههای مناسب، رفت و برگشت جاری نظامیان شاهنشاهی هخامنشی میان بینالنهرین و فلات ایران که در سنگ نبشتهی بیستون مستند شده است امکانپذیر نبود. بنابراین، بهنظر میرسد که ساخت و گسترش راه شاهی و شبکهی شریانهای فرعی آن در زمان کورش آغاز شده باشد.
منبع کتاب کورش جهانگشای ایرانی
ضرغامی، رضا 1394: شناخت کورش، جهانگشای ایرانی، ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز، ص 275