فرانتس کافکا و سانکو پانزای دن کیشوت و تمثیلها و لغزوارهها
معرفی کوتاه فرانتس کافکا
در صورتی که به صورت کوتاه بخواهیم دربارهی فرانتس کافکا Franz Kafka بگوییم باید گفت که وی از برجستهترین نویسندگان آلمانیزبان در سدهی بیستم میلادی است که در سال 1883 زاده و در 1924 چشم از جهان فروبست. از پُرآوازهترین آثار و کتابهای فرانتس کافکا رمان کوتاه مسخ Die Verwandlung و محاکمه و رمان بهپایان نرسیدهی قصر است. گویا کافکا وصیت کرده بود تا همگی آثار و نوشتهها و کتابهای او سوزانده شود که البته دوست وی ماکس برود از این وصیت سرپیچی کرد.
کتاب تمثیلها و لغزوارهها همراه با نامه به پدر
بخشی از پیشگفتار کتاب Parables and Paradoxes از زبان مترجم: در تکههایی که در این مجلد گرد آمدهاند، فرانتس کافکا برخی داستانهای اساتیری خاور و باختر باستان را از نو بازجست و دلیرانه بازنوشت و آفریدههای پندار خودش را بر آنها افزود. مایههای کتاب از دفترهای یادداشت او و تکههای کوتاه گنجیده در مجلدهای نامه به پدر، دیوار بزرگ چین، وصف یک پیکار، نامهها و رمان محاکمه برگرفته شدهاند.
سانکو پانزا در نوشتار فرانتس کافکا
و اکنون یک بازگویی و نقل قول از جملات و نوشتههخای کتاب که در پیوند با کتاب دنکیشوت اثر سروانتس و سانکو پانزا یکی از شخصیتهای آن کتاب (مهتر قهرمان داستان دن کیشوت) است. سانچو پانزا شخصیتی است که زبانزدها و ضربالمثلها را به هنگام بهکار میبرد.
نقل قول از کتاب تمثیل ها و لغزواره ها
سانچو پانسا، بیآنکه بلافد، در درازای سالها موفق شد که به یاری خوراندن داستانهای فراوان شوالیهها و ماجراجویان به خودش غروبگاهان و شامگاهان، اهریمناش را که سپس آن را دُنکیشوت نامید از خود واگرداند.
این اهریمن بیدرنگ پس از آن پی دیوانهوارترین دلاوریها را گرفت که، به سبب نبودن هدفی مقدر که میبایست خود سانچو پانسا میبوده باشد، به کسی آسیب نمیرساند. سانچو پانسا، رها شده، فیلسوفانه دنکیشوت را در جنگهایش دنبال میکرد، شاید از روی احساس مسئولیت، و تا پایان عمرش سرگرمی بزرگ و آموزندهای برای خود فراهم کرد.